"بنام قدرت مطلق"
سلام دوستان حسین هستم یک مسافر؛
امیدوارم حال شما خوب باشد، حال من هم خوب است.
دستور جلسهء این هفته ما، "حرمت کنگره 60" است. حرمت اصولاً از حریم میآید. هر چیزی یک حریمی دارد. وقتی یک چیزی حریم دارد، یعنی حرمت دارد، شما نمیتوانید به آن نزدیک شوید. جاده را وقتی نگاه میکنید، حریم دارد. رودخانه، حریم دارد. شما کنار رودخانه نمیتوانید، خانه بسازید. البتّه انسانهایی هستند که به حریم رودخانهها تجاوز میکنند و بعد از یک مدتی، جاده را حرمتش را حفظ نمیکنند و یک مرتبه بعد از بساط کردن کنار جاده، یک تریلی از آن عبور میکند و همه چیز را خراب میکند.
ما در کنگره 60، نه نیروی انتظامی داریم، نه قوه قضائیه، نه پلیس داریم. بعضی از ما افرادی بودیم که شخص هروئین کشیده بود، زرورق و هروئین را از او گرفته بودند، ولی میگفت که اینها برای من نیست. میگرفتند و شلاقش میزدند، ولی قبول نمیکرد. یک مصرف کننده یک طایفه و محل را بهم میریزد، ولی در بین ما و در کنگره چرا چنین اتفاقی نمیافتد، در پارک طالقانی تمام خانوادهها حریمشان حفظ میشود، هیچ دعوایی نمیشود، کسی به کسی اهانت نمیکند. ما کاری کردهایم که در کنگره 60 افراد فقط کار خودشان را انجام بدهند و فقط به درمان برسند. در بهشتهای برین، هیچ سخن لغو و بیهودهای نیست، وقتی بهشتیان بهم میرسند، فقط سلام و سلام علیکم. در کنگره 60 افراد باهم رابطه مالی و تجاری نمیتوانند برقرار کنند، چون این باعث اختلافشان میشود و دیگر سلاماً سلاما وجود ندارد.
در کنگره 60 دروغ گفتن ممنوع است، وقتی رهجویی با راهنما کار میکند و راهنمایش از او میپرسد، چه چیزی مصرف میکنی؟ رهجو بایستی راستش را بگوید. ما وقتی با یکدیگر روابط اجراء نکنیم، دیگر هیچ اختلافی پیش نمیآید. ستون های زیر سقف اگر خیلی بهم نزدیک بشوند، سقف پایین میریزد، اگر خیلی هم از هم دور شوند، باز سقف پایین میریزد.حریم و حرمت یعنی اینکه، اندازه را نگه داریم.
شما وقتی رابطهای برقرار نکنید، هیچ خرده حسابی هم با هم ندارید و آن وقت است که صلح برقرار است. هر نوشتار در کنگره یکبار خوانده میشود ولی حرمت کنگره 60 در طول جلسه، دو بار خوانده میشود و این نشان از اهمیّت آن دارد.
علیه شخصی سرزنش کردن؛ ما در کنگره پشت سر هیچ کسی حرف نمیزنیم و سرزنش نمیکنیم. وقتی شخصی پشت سر کسی غیبت میکند، اگر شما بگویید به به!! بگو، شخص هم شروع میکند به ادامه دادن؛ مستمع، صاحب سخن را برسرِ شوق آورد.
حرف یکدیگر را قطع کردن؛ یک اخلاق زشتی هست که ما خیال میکنیم با چندتا کلمه میتوانیم حرف مردم را قطع کنیم، مثلاً بین حرفتان شکر؛یعنی چه! نباید حرف را قطع کنیم. وموقعی هم که حرف میزنیم باید به اندازه حرف بزنیم، و فرصت حرف زدن را به دیگران هم بدهیم. الفاظ ناشایست بیان کردن؛ ما نباید حرف زشت بهم بزنیم. گاهی اوقات طنز و خندیدن خوب است، ولی اصولاً شوخی کردن آدم را پایین میآورد. اگر شاگرد شما یک جوک برای شما فرستاد و شما شروع به خندیدن کردید، شروع به ارسال جک های بدتر میکند و بعد از آن دیگر حرف شما را گوش نمیکند. شما آن طوری که با همکلاسیتان صحبت میکنید، نمیتوانید همانطور با معلم و مدیر و پدر و... هم صحبت کنید.
هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد. باید مراقب باشیم.
شما در زبان فارسی که باهم صحبت میکنید، فقط انسانهایی که باهم خیلی دوست هستند، میتوانند از مفرد استفاده کنند. آدم به یک مقام بالاتر نمیتواند بگوید: من به تو گفتم! یا غذا نمیخوری؟ باید بگوید: من به شما گفتم. شما غذا نمی خورید؟ بزرگترها باید جوری صحبت کنند که کوچکترها یاد بگیرند. هر انسانی خودش با رفتارش حریم خودش را مشخص میکند. شما با رفتارتان اجازه میدهید که افراد وارد حریم شما بشوند، ما به انسانها اجازه میدهیم که وارد حریم ما بشوند. وقتی شما شوخی میکنید، باید انتظار شوخی کردن را داشته باشید. وقتی میخواهید، لطیفه یا طنزی بگویید، نباید هیچ قومی را مسخره کنید. کلام خداوند است.
بدون اطلاع و هماهنگی، هرگونه پولی را دریافت و پرداخت کردن و یا هرگونه وجهی را تحت عنوان قرض یا وام به هر شخصیّت حقیقی یا حقوقی پرداخت کردن؛ کنگره هیچ مسئولیّتی را نمیپذیرد. بدون هماهنگی هیچ پولی را نمیتوانید به کسی بدهید.
شخص آمده پیش من و گفته: که فلانی 5میلیون تومان پول من را خورده! من هم گفتم: خوب کاری کرده، تو نبایستی به او در کنگره پولی میدادی.
در کنگره 60 آقایان هم بایستی از لباس و پوشش مناسب استفاده کنند. در کنگره نمیتوانی پیراهن بپوشی، دکمههای پیراهنت را باز بگذاری و یک گردنبند داخل گردنت بندازی و یا تسبیح در دستت بگیری. آقایان بایستی کفش تمیز، لباس تمیز و سفید و وضعیت ظاهری عادی داشته باشند. وقتی ظاهر عادی نداشته باشند، مثل مصرف کننده ها و هروئین فروشان میشوی. وقتی لباس ناجور میپوشی، هر خلافی باشد، یقه شما را میگیرند.
جدیداً مد شده که زیرپوشهای قدیم را رنگ میکنند یا عکس میزنند و به اسم تیشرت میپوشند. راهنما نمیتواند شالش را روی تی شرت سفید بیندازد.
تلفن دادن و تلفن گرفتن در کنگره 60 ممنوع است؛ تلفن دادن در کنگره مشکل ایجاد میکند. چون ممکن است زنگ بزنند به خانه شخص، میگویند: علیرضا هست، کدام علیرضا! همانی که هروئین میکشد و کنگره میآید و این کار ممکن است باعث اختلاف در خانوادهاش شود، ممکن است خانوادهاش ندانند که او مصرفکننده بوده و یا به کنگره میآید.
یاهرگونه ارتباطی دربیرون ازکنگره برقرارنمودن؛
در کنگره 60، رسم نیست که اعضای کنگره 60، برای شام خوردن به خانه یکدیگر بروند.
اگر حرمت کنگره 60، نبود، هر روز یکسری مقابل دفتر من بودند و اعلام شکایت میکردند که فلانی پول ما را خورد، یا آمد خانه و ساعت ما را دزدید و... ، با برقراری حرمتها، دیگر از این مشکلها نداریم.
در حرمت کنگره 60، نوشته که مراقبت از لوازم شخصی برعهده خودمان است. مالَت را سفت بگیر و همسایه ات را دزد نکن!! شاید یک غریبه وارد کنگره شد و ما باید مراقب باشیم. کسی که نتواند از موبایل خودش مراقبت کند، چطور میخواهد از زندگی اش مراقبت کند.
بنابراین شما حتی کیف خودتان را روی صندلی نگذارید، ممکن است که یک نفر آن را بردارد و ببرد، ممکن است یک غریبه وارد جلسه شده باشد. بعضی از ما هم هستند که تمام مدارک مهمّشان، در کیفشان است، شناسنامه، کارت ملی، کارت بانکی! چرا این کار را انجام میدهید؟ الان که بدل همه را میتوانید تهیه کنید. بگونهای عمل کنید که اگر کیفتان را دزدیدند، تمام مدارکتان را از دست نداده باشید. شما برای محل کارتان و ماشینتان و خانه تان حتماً یک کلید یدک داشته باشید. یک کنگرهای باید همه اینها را پیشبینی کند.
اینها در مجموع میشوند، حرمت های کنگره 60؛ که اگر ما رعایت کنیم، با هیچ کس خرده حسابی نداریم و میشود سلاماً سلاما.
ما بحث سیاسی نمیکنیم، ما فقط روی نقاطی که در آن مشترک هستیم، کار میکنیم، ما آمدهایم اینجا که فقط اعتیادمان را درمان کنیم. پس ما نه آبی هستیم نه قرمز! چون اگر طرفدار آبی باشیم، قرمزها با ما دشمن میشوند و بالعکس... ما به دنبال سرزمینی هستیم که در آن آرامش و آسایش وجود داشتهباشد. بسیارهم دراین کار موفق بودیم، چون الان هم آبی طرفدار ماست وهم قرمز.
مسئله دیگر اینکه؛
داد و ستد در شرکتهای هرمی؛ در کنگره 60، شرکت هرمی و تشکیل گروه نداریم. ما از این کارهای اقتصادی نمیکنیم. کنگره مکان تجارت و کاسبی و تبلیغ و... نیست. ما کاری به مشروع بودن یا غیر مشروع بودن آن نداریم، اصلاً به هیچ عنوان نمیتوانیم شرکتهای هرمی تشکیل بدهیم.
من اگر عصاره سیب را به بچه ها دادم، بخاطر این بود که بچه ها درمان شوند، به خاطر مشکل یبوست بود، من صرفاً بخاطر منافع مالی این کار را نکردم.
هیچ کس نباید، کنگره 60 را دستاویز تجارتی یا سیاسی یا... کند. که خوشبختانه چنین چیزی نیست.
مسئله دیگر؛ اینکه در قسمت اداره اوتی ما تغییراتی انجام دادیم؛
آقای بابک لطفی به مدت شش ماه بعنوان نگهبان اوتی معرفی شدند و همه باید با ایشان نهایت همکاری را داشته باشند.
وقتی یک نفر را میگیرند و به کلانتری میبرند، به بازداشتگاه میاندازند و ممکن است که توهین هم بشنود و اذیت هم بشود. بعضی از اِنجیاوها در پارک تشکیل میشوند. حالا ما در کنگره60 برای افراد سقف و جا در نظر گرفتهایم، یکسری هم تقاضای کولر گازی میکنند. مخصوصاً شعبه لوئی پاستور. یعنی اینها فراموش کردهاند که برای چه به اینجا آمدهاند. ما آمدهایم اینجا که شیشه و کراک را درمان کنیم. ما آمدهایم که این پرونده را حل کنیم و به انسانها کمک کنیم. نیامدهایم که چای شیرین بخوریم و زیر کولر گازی بنشینیم. اگر اینطور باشد، اعلام میکنم که هیچ نمایندگی حق روشن کردن کولر را ندارد. یعنی ما اینقدر نازک نارنجی شده ایم! بروید به اهواز ببینید که مردم چه کار میکنند؟ ببینید آبادان مردم چطور سر میکنند. تهران جزو مناطق بسیار خوش آب و هواست.
تیربیار تخته بیار،حاج خانم میخواهد آش بپزد!!
ببینید عزیزان ما همانطور که در مراسم تولد از پاکت استفاده میکنیم، و کادو و گل نمیخریم. حالا در مجالس ختم که میروی تاجهای گل هرکدام ۵۰۰هزارتومان! آن صاحب عزا که عزیزش را از دست داده و باید پول آمبولانس و کفن و دفن و غذا و... همه هزینهها رابدهد، بعد شهرداری برای بردن همان گلها باز یک هزینهای میگیرد. بنابراین همانطور که گفتم امیدوارم برای اعضای کنگره اتفاقی نیفتد، ولی اگر پیش آمد، برای مراسم ختم میروید، گل نبرید. پول را در پاکت کنید و به صاحب عزا بدهید و هیچ نترسید، اصلاً هم بد نیست. خیلی خوب است. این فرهنگ را جا بیاندازید.
چون هزینهها خیلی زیاد است. درقدیم همینطوری بود. درعروسی هم کارمان اشتباه است. یکدفعه میبینی هفت عددپتو آوردند، چندتا اتو و.... اگرپول را درپاکت کنید و بدهید بهتراست و بیشتر به درد عروس و داماد میخورد.
بنابراین بهتر است این کار را بکنیم.
"پایان"
تهیه و تنظیم: مسافر جواد (لژیون یکم نمایندگی عطّار نیشابور)
تایپ: مسافر مهدی (لژیون دوّم نمایندگی عطّار نیشابور)
موضوعات مرتبط:
سی دی ها
برچسبها:
کنگره60,
نمایندگی عطار نیشابور,
متن کامل سی دی حرمت,
شهرری